حسین سالار قلبها
شهید مهندس علی انصاری در سال 1323 در یک خانوادة مذهبی متولد شد و پس از گذراندن سوم دبیرستان در شهرستان رودسر ، جهت ادامة تحصیل به تهران آمده و در دبیرستان نظام اخراج گردید . در همان سال در رشتة اقتصاد دانشگاه تهران در کنکور پذیرفته شد . پس از یک سال مجدداً به دلیل نبوغ خاصی که در ریاضی داشت در رشتة ریاضی دانشگاه تهران قبول گردید . او در سال سوم تحصیل ازدواج نمود . در دوران تحصیل چندین بار بازداشت شد و به زندان رفت . پس از انجام تحصیلات دورة کارشناسی ، در فوق لیسانس شرکت کرده و قبول شد ولی ساواک از ادامة تحصیل وی ممانعت کرد .
بعد از ممانعت ساواک بنا به وصیت پدرش که در وی نبوغ خاصی را مشاهده کرده بود جهت ادامة تحصیل با اسم مستعار از ایران خارج و به امریکا رفت ، در آمریکا در دو رشتة صنایع و ریاضی به طور همزمان شروع به تحصیل در رشتة دکتری ریاضی نمود که در همان زمان در دانشگاه نیز تدریس می نمود که پس از دو ترم تدریس به جرم تبلیغ در هنگام تحصیل ، از تدریس در کلیه دانشگاههای امریکا منع شد .
در مدت حضور در امریکا دبیر انتشارات انجمن اسلامی بود ودر زمینة انتشار کتب با روحانیون مبارز رابطة بسیار نزدیکی داشت ، در طول مدت حضور در امریکا جهت سخنرانی به اکثر نقاط امریکا سفر کرد و به دلیل دوستی نزدیکی که با شهید چمران داشت چندین بار به لبنان نیز سفر نمود . وی مسئولیت برگزاری مجالس و تظاهرات را هم در امریکا عهده دار بود . در سال 57 در حالیکه کارهای رساله دکتری خود را انجام می داد به ایران برگشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا به معاونت استانداری خراسان و سپس به استانداری گیلان منصوب شد . درضمن عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان و رئیس دانشکده فنی گیلان هم بود.
سابقة مبارزاتی شهید انصاری بعد از تصدی استانداری گیلان بر کسی پوشیده نیست و سخنرانی های تند و داغ او با استدلالات منطقی در رد عقاید الحادی منافقین مبین این حقیقت است که او باری اسلام و حقانیت مکتب و ارشاد مردم لحظه ای آرام نداشت و خدمت او به گیلان و مردم گیلان بسیار آشکار است و حضور او در خانه های گلی روستائیان مناطق ییلاقی روشنی بخش دلهای آکنده از فقر و امید بخشنده حیات روشنی بود و در اگثر سخنرانیها گروه ملحد منافقین را به بحث و گفتگو و استدلال دعوت می کرد .
ورود شهید انصاری به استانداری گیلان مصارف با بلوا و غوغای گروهکها ، تحصن های به اصطلاح حق طلبانه عناصر معلول الحال با ماسکهای طرفداری از فلان و بهمان گردید . اشغال استانداری گیلان و گروگان گرفتن استاندار مکتبی از سوی دست پروردگان امپریالیسم به شرق و غرب به یکباره به ماهیت پلید این عناصر را بر ملاء ساخت امت شهید پرور گیلان به یاری حزب الله با اتخاذ موضع روشن گرایانه خطوط انحرافی این سرسپردگان کفر و الحاد را مشخص نمود بطوریکه در جریانات سال 59 دانشگاه گیلان ، او در صف مقدم حزب الله همگام با روحانیت به مبارزه با اشغالگران مزدور چپ و راست حرکت کرده و این مکان علم و فضیلت انسانی را از وجود عناصر خود فروخته زدود .
او همه چبز را برای خدا و اسلام می خواست و همه کارها برای رضای ذات احدیت سخنرانیها و مصاحبه های شهید انصاری در رابطه با پیشرفتهای اقتصادی استان بیانگر حرکت بی وقفه است . حزب الله و در خط امام به سوی خود کفائی و بی نیاز شدن از صنایع وارداتی که می تواند بند رقیت و وابستگی به جهانخواران شرق و غرب بگسلد می باشد .
او در رشت قبل از ترور در منزل شهید نورانی ( یار و همرزم دیگرش که معاونت عمرانی و فنی استانداری گیلان را داشت ) گذرانده و در ساعت 7 بامداد خونین 15 تیر در ماه مبارک رمضان سال 60 در خیابان لاکانی رشت عده ای از مردم که در حال عبور بودند صدای شلیک گلوله های آمریکائی را شنیدند و بزرگ مردانی که بار مسئولیت انقلاب را چون مقلدان دیگر امام صابر و مقاوم بر دوش می کشیدند دیدندکه به سوی خدا می روند .
انصاری به ملا اعلی رفت و با هفتاد و دو تن شهدای 7 تیر محشور گشت . شهادتش خطوط ارتباطی شرق وغرب را در منطقه رسوا نمود و معیاری برای شناخت عظمت خونبار انقلاب شکوهمند اسلامی بود .
By Ashoora.ir & Night Skin